ذکر، رهنمود خردها و بیداری جانهاست . [امام علی علیه السلام]
سه شنبه 03 بهمن 30: امروز

ای هستی بخش

سفر با باد

به نرمی خیال در آغوشم میگیرد که دل در درونم نلرزد ،

زیرا امانت "او"ست در این تن . 

میسپارم بیخودم را ، به اراده " هو " ، در دستانِ باد . 

من ز باد و باد از من مشتاقتر ،

به دورم می پیچد و به سفری در تصویر هستی میبردم .  

تابی خورده و شناور در وسعت دشتها میشویم ،

نگاه کنید !!! در گستردگیشان چه خمیده و شرمسارند ز وسعت "او" . 

به بلندا اوج می گیریم ،

ببینید !!! که چه خاشعانه به عظمت والایش می نگرند و در خضوع به خود میلرزند .

با شدّت به صخره ها برخورد میکنیم ،

وای !!! که چه نرم از هم شکافته میشوند در مقابل استواری " او" . 

در انبوه ابرها غوطه میخوریم  ،

ای وای من !!! که همه اشک شده میبارند در مقابل نرمش " هو " .

می غرد و به اعماق اقیانوسها فرو میبردم  ،

اما نگاه کن !!! آنجا نیز چه خجلت زده ز عمق نگاه "اویند" .

می خروشد و به بیکران کهکشان راهی میشویم ،

آخ !!! که اینجا نیز گمگشته در بیکرانگیِ "هویند" .

در سیاهی اسرار پا می نهیم که باز ؛ چه بگویم ؟!!!

خاکستری می نمایند در مقابل ظلمات اسرارِ نگاه " او "

....

مست ز حضور " رّب" ،

باد نعره زنان تازیانه برخود میزند ،

می درد پیکره اش و

به نرمی رویا بر زمینم می نهد .

با حیرت ز سفر ،

ایستاده ام !!!

نظر به کرنش باد می کنم !!!

که بر سطح زمین آرمیده و چه آماده به فرمان است ؛

و در اندیشه ام که :

این عظمت هستی ، ودیعه "او"ست در من ؟؟؟ !!! 

و آیا لایق این امانت والا هستم ؟؟؟ !!! 

این منم خلیفه "او"در روی زمین ؟؟؟ !!!

 


نوشته شده توسط محمد حسین خوشرفتار در سه شنبه 85/9/14 و ساعت 10:34 عصر | نظرات دیگران()
فهرست موضوعی یادداشت ها

بالا

بالا