
آرامم !
هم جنس ِ نگاهت ?
هم رنگ ِ دستهایت !
گاه سرخ و گاه گاهی سبز ...
مهم نیست که شانه هایت پوشالی ست و
آغوشت خیال ...
دستهایت اینجاست !
نگاهت ?
صدایت
خنده ات !
دیگر چه میخواهم ؟
هیچ !!
دستهایت را در دستهایم جا گذاشته ای !
نگاهت را در نگاهم ?
و خیالت را در خیالم ... و من ?
آرامم !
آرامتر از همیشه .
??. ساقی

نوشته شده توسط محمد حسین خوشرفتار در سه شنبه 85/9/14 و ساعت 12:47 صبح |
نظرات دیگران()